به گزارش روابط عمومی نیروی انسانی، بسیاری از اهالی محله اتابک شاید به فکرشان هم خطور نکند سبد گل‌های زیبایی که به مناسبت‌های مختلف و با قیمت‌های نه چندان پایین از گلفروشی‌ها می‌خرند، هنر دست تعدادی از هم‌محله‌ای‌های خودشان است که صبح تا عصر در کارگاه کوچک گوشه ساختمان سرای محله اتابک مشغول کارند. همشهری آنلاین: مریم شریفی: «ایمان رجبی» جوان ۲۵ ساله، خوش فکر و فعال محله هاشم‌آباد که مدتی است پایش به محله اتابک باز شده، به همراه چند جوان کوشا از جمع فامیل، یک چرخه تولید و عرضه محصولات حوزه تزیینات و گل‌آرایی راه انداخته‌اند که به واسطه آن برای ۲۳ نفر از جوانان منطقه ایجاد اشتغال شده است. این شما و این هم صحبت‌های کارآفرین جوان هم‌محله‌ای. یک حمایت خواهرانه «تازه دیپلم گرفته بودم که به فکر راه انداختن یک کسب و کار افتادم. تنها پسر خانواده بودم و همه امکانات برایم فراهم بود اما اهل بیکار نشستن نبودم. با توجه به رشته تحصیلی‌ام در هنرستان (قالبسازی)، یک سال هم در یک کارگاه قالبسازی کار کرده بودم و دستم کاملاً به کار آشنا بود. آن روزها تماشای هنر مادرم در میوه‌آرایی و هنر خاله‌ام در تزیین ماشین عروس، جرقه‌ای در ذهنم زد.» کارآفرین جوان محله هاشم‌آباد در ادامه می‌گوید: «خانواده مادری‌ام با گل و مشاغل مرتبط با آن سر و کار دارند. دایی‌ام باغبان است و گلخانه دارد و کار پرورش قارچ هم انجام می‌دهد. پسرخاله‌ام سال‌هاست گلفروشی دارد و... وقتی میوه‌آرایی برای مواردی مثل شب چله را از مادرم و تزیین ماشین عروس را از خاله‌ام یاد گرفتم، برای شروع کار تردید نکردم. ما یک مغازه آهنگری در محله هاشم‌آباد داشتیم که به دلیل نارضایتی همسایه‌ها از سر و صدایش، باید جمع می‌شد. با خودم فکر کردم با تهیه یکسری وسایل ساده می‌توانم آنجا را به مغازه گلفروشی تبدیل کنم. سال ۸۳ با حمایت خانواده و با سرمایه اولیه ۶۰۰ هزار تومان که از خواهرم قرض گرفتم، مغازه گلفروشی را راه انداختم. قرار شد وقتی کارم به سوددهی رسید، قرضم را پس بدهم اما هنوز هم پول خواهرم را نداده ام! (با خنده)... به لطف خدا فقط یک هفته طول کشید تا کارم گرفت. ایده‌هایی که در تزیین سبد گل، درختچه و جعبه کادویی اجرا می‌کردم، مورد پسند قرار گرفت و خیلی زود مشتریانی از بازار پیدا کردم.» از باغچه‌آرایی تا تزیین سفره‌خانه سنتی! فقط یک کارگر داشتم. به مرور که استقبال از کارهایمان بیشتر شد و سفارش‌های قابل توجه از بازار گرفتم، کارم را گسترش دادم. دلم می‌خواست در دیگر زمینه‌های هنر گل‌آرایی هم فعالیت کنم. به این‌ترتیب، علاوه بر سبدسازی و تزیین گل و اجرای ایده‌های جدیدی در این کار مثل سبد گل مدل کشتی، سبد پایه ستاره‌ای، سبد نِی دو گل، باغچه نِی و... ساخت انواع جعبه‌های کادویی وباغچه‌آرایی را هم شروع کردیم. این کار بیشتر در خانه‌های شمال شهر و ویلاهای دماوند، فشم و... متقاضی دارد. بعضی افراد دوست دارند در باغچه خانه‌هایشان درخت بکارند اما نمی‌دانند چه درختی و چطور بکارند. ما کمکشان می‌کنیم چون دیگر با توجه به شناختی که از آب و هوا و خاک این مناطق به دست آورده‌ایم، می‌دانیم مثلاً در فشم، درخت گیلاس و در دماوند، درخت سیب جواب می‌دهد.» ادامه صحبت‌های ایمان رجبی، نشان می‌دهد او از آن دسته جوانانی است که از استعدادهایش به خوبی استفاده می‌کند: «مدتی قبل، مغازه خودمان را با استفاده از پوسته‌های مرده تنه درخت‌های کهنسال و نی بامبو تزیین کردم. یکی از مشتری‌ها خیلی خوشش آمد و گفت: محل کار مرا هم همین‌طور تزیین می‌کنی؟ او صاحب یک سفره‌خانه سنتی بود و تزیین سفره‌خانه او، پیشنهادات متعددی از هم صنفانش را برایم به دنبال داشت. تزیین هر سفره‌خانه، حدود یک ماه کار می‌برد و حدود ۳ میلیون تومان برایمان درآمد دارد.» اتحاد فامیلی علیه واسطه‌ها! «دو سال قبل با بچه‌های فامیل دور هم نشستیم و همفکری کردیم. ما حلقه‌های یک زنجیر بودیم که از هم جدا افتاده بودیم و قدرتی نداشتیم. پسرخاله بزرگم از سال‌ها قبل کار گلفروشی را شروع کرده بود. ۲ پسرخاله دیگر، دایی‌ام و من هم در همین صنف مشغول کار بودیم اما از آنجا که همه جدا جدا کار می‌کردیم، به جایی نمی‌رسیدیم. همه زحمات را ما می‌کشیدیم اما پولش به جیب واسطه‌هایی می‌رفت که کارهای ما را به دست مردم می‌رساندند. تصمیم گرفتیم گروهی کار کنیم و از تولید تا عرضه را خودمان به دست بگیریم. این‌طور شد که از یک سال و نیم قبل، هر کدام روی یک بخش کار متمرکز شدیم. ما سبدهای گل را تولید می‌کنیم، کارگاه پسرخاله بزرگم روی آنها گل‌آرایی می‌کند، کارگاه پسرخاله دومی، دسته گل‌های عروس و لوازم تزیین ماشین عروس را تولید می‌کند و در نهایت، دایی و پسرخاله دیگرم با اجاره غرفه در بازار گل امام رضا(ع) و بازار گل محلاتی، کارهایمان را به‌طور مستقیم به مشتریان عرضه می‌کنند.» رجبی، با لبخند ادامه می‌دهد: «نمی دانید چه سود و برکتی در کار گروهی وجود دارد! تا قبل از آن، سودهایمان چشمگیر نبود اما پول کار گروهی، چیز دیگری است. به لطف خدا در همین فاصله، ۲ نفر از جمع ما با همین پشتوانه ازدواج کردند. حالا به فکر کارهای بزرگ‌تر هستیم. امسال قصد داریم فعالیتمان را در بازار بزرگ تهران شروع کنیم. شاید باور نکنید، فعالان بازار سری ۵ تکه جعبه‌های کادویی ما را که ۳۰ هزارتومان از ما می‌خرند، ۴۵ هزار تومان می‌فروشند و تازه به ما چک ۲ ماهه می‌دهند! ان‌شاءالله با حضور مستقیم در بازار، جلوی این ضرر را هم می‌گیریم.» حس خوب کارآفرینی «با توجه به اینکه بازار گل امام رضا(ع) و محلاتی، همه نیاز گل کشور را تأمین می‌کنند، کارهای ما به بسیاری از شهرها می‌رسد و از اصفهان، شیراز، تبریز، مشهد و سمنان، مشتری‌های ثابت داریم. ما با چند کارگاهی که به‌صورت دائمی کار می‌کنند، از پس همه سفارشات بر می‌آییم.» کارآفرین جوان منطقه اضافه می‌کند: «کارگاه ما در محله اتابک برای ۵ نفر ایجاد اشتغال کرده و در مجموع کار گروهی مان، ۲۳ نفر مشغول کار هستیم. ما قبلاً کار جعبه‌های کادویی‌مان را به ۲ خواهر می‌دادیم که در خانه کار می‌کردند. اینکه می‌بینی توانسته‌ای برای چند نفر ایجاد اشتغال کنی، حس خوبی دارد. من همیشه به بچه‌های کارگاه می‌گویم: ما این کارگاه را ایجاد کرده‌ایم و به لطف خدا از نظر مواد اولیه، سفارشات و فروش کارها هیچ مشکلی نداریم. حالا دیگر با خودتان است که چطور از این فرصت استفاده کنید. هرچه بیشتر کار کنید، به نفع خودتان است. البته آنها خیالشان بابت دستمزدشان هم راحت است چون من عادت دارم در پایان کار، بدون تأخیر دستمزد بچه‌های کارگاه را بدهم.» «نعیمه تاجیک»، ۲۵ ساله، ساکن محله اتابک، که ۷ ماه است در این کارگاه سبدسازی کار می‌کند، در تأیید صحبت‌های رئیس می‌گوید: «از شرایط کار در این کارگاه و از دستمزدمان نسبتاً راضی هستیم. همین که کارگاه در محله خودمان است و بعد از کار به سرعت می‌توانیم به امور خانه و زندگی‌مان برسیم، امتیاز بزرگی است. قبلاً در خانه کار می‌کردم اما حالا راضی ترم. کار در یک محیط جمعی، تأثیر مثبتی بر روحیه‌ام می‌گذارد. وقتی این سبدهای گل را در گلفروشی می‌دیدم، فکر می‌کردم درست کردنش خیلی سخت باشد اما خیلی زود این کار را یاد گرفتم و حالا دوستش دارم. امسال عید هم یک نمونه از کارهای خودمان را برای مادرم عیدی بردم.»

اتمام خبر


CAPTCHA