به گزارش روابط عمومی نیروی انسانی، کارآفرین در میزگردی به مناسبت روز کارآفرینی می‌گویند:همه کارآفرینی را دوست دارند و به آن فکر می‌کنند، اما با دیدن موانع از آن منصرف می‌شوند؛ در حالی‌که دولت باید این موانع را برای ثروت‌آفرینی بردارد. همه این‌ها باعث می‌شود پتانسیل‌های منابع انسانی از بین برود. به گزارش خبرنگار کارآفرین نیوز، شورای‌عالی انقلاب فرهنگی در آبان ماه سال ۱۳۸۶ تصمیم گرفت روز تولد شیخ بهایی را که در تقویم جلالی مصادف با سوم اردیبهشت ماه به نام روز کارآفرین نام‌گذاری و مصوب کند. این روز با نام افرادی عجین شده که تصمیم گرفته‌اند مسیری تاریک و کوره راه را با چراغی برآمده از امید بپیمایند تا با خلق ارزش کارآفرینی، گره از مشکلات ناگشودنی بگشایند. مسیری که دلسردیِ برآمده از سختی‌ها و موانع در آن هیچ جایی ندارد. روز کارآفرینی آنطور که شایسته کارآفرینان است مورد توجه عموم قرار نمی‌گیرد اما کارآفرینان جامعه ما که با وجود همه مشکلات و قوانین دست و پاگیر، همچنان مانند قهرمان دو و میدانی از روی موانع می‌پرند بر این امر واقف‌اند چه مأموریت ارزش‌آفرین و ماندگاری بر دوش دارند. کانون کارآفرینی استان تهران و خبرگزاری کارآفرین‌نیوز به مناسبت روز کارآفرینی و در راستای کمک به تقویت و توسعه گفتمان کارآفرینی در کشور، میزگردی را با حضور «فرزاد سرلتی»، رییس هیأت مدیره شرکت نوین دانش آینده، «بهروز حبیی»، نایب رییس هیأت مدیره کانون کارآفرینی و محمد زهرایی، دبیر کانون کارآفرینی استان تهران برگزار کردند. این متخصصان در میزگرد تخصصی کارآفرینی به سه سوال خبرگزاری کارآفرین‌نیوز پاسخ دادند که در ادامه از نظر می‌گذرانید. *کارآفرین‌نیوز: در چند سال اخیر موضوع کارآفرینی مورد استقبال مردم و مسوولان قرار دارد و در راستای توسعه آن، اقدامات زیادی در حوزه آموزش و اجرا صورت گرفته و نهادسازی هایی نیز انجام شد. در حال حاضر با توجه به تجربه ایران از این موضوع، ارزیابی شما از شرایط و وضعیت کارآفرینی در ایران چیست؟ مهمترین چالش‌ها، نقاط ضعف، قوت و مشکلات قانونی کارآفرینی را چه مواردی می‌دانید؟ *سرلتی: شرایط کلی کشور، چالش‌های زیادی از جمله مسائل مالی و نحوه شروع کسب و کار پیش روی کارآفرینان قرار داده است. چنانچه اطلاع‌رسانی از بخش‌های کارآفرینیِ موفق و چگونگی غلبه بر مشکلات‌شان همچنین راه‌های پیشرفتی که طی کردند، صورت بگیرد اقدام مناسب و مفیدی است. در حال حاضر، سوال و ابهام برای هر کسی که می‌خواهد شروع کند، زیاد است؛ از این رو، معرفی کارآفرینان به یکدیگر می‌تواند مفید باشد. البته برخی ارگان‌های غیردولتی که در حوزه کارآفرینی، کسب و کار خود را توسعه داده‌اند حالا آماده کمک مالی به کارآفرینانی هستند که به تازگی قدم در این مسیر گذاشتند. *حبیبی: در حال حاضر، حرکت کارآفرین به مثابه حرکت در یک مسیر سنگلاخ کوهستانی در شبی تاریک و سرد است که فقط با یک چراغ در دست که اسم آن را امید می‌گذارم، به جلو حرکت می‌کند. او نسبت به بهبود وضعیت امیدوار است و این امید به او روشنی می‌بخشد تا مسیر ناملایمات را با کوشش پیش ببرد. کارآفرینان ما الان در این وضعیت قرار دارند و به چند دلیل، این مسیر را پیش می‌برند. نخست اینکه کورسوی نه تنها امید نباید خاموش شود بلکه باید در آن دمید و روشن‌تر کرد. کارآفرینان به مردم و کشورشان عشق و علاقه‌ دارند و به همین دلیل رسالتی بر عهده خود می‌بینند که باید تلاش و حرکت برای بهبود و آبادانی کشور را ادامه دهند. چون کشور توسعه نیافته‌ای هستیم و به سمت توسعه پیش می‌رویم باید شرایط را برای حرکت به سمت توسعه پایدار مهیا سازیم. اگر برای توسعه پایدار، مثلثی در نظر بگیریم، یکی از اضلاع آن را مباحث اقتصادی، رونق شرایط اقتصادی، تجارت و فراهم کردن شرایط تشکیل می‌دهد. دولت خیلی بزرگ است و برای بخش‌های خصوصی و کارآفرینان تصمیم‌گیری می‌کند. اولین توصیه، کوچک شدن دولت‌هاست چون بخش عمده‌ای از بودجه را از آن خود می‌کنند. اگر به این سمت برویم که مجال را به نخبگان و دلسوزان جامعه بدهیم، با تمام وجود پا به عرصه می‌گذارند. اقتصاد دستوری، بیشترین معضلی است که از سوی دولت‌ها داریم چرا که همه امور را در انحصار می‌گیرند و تصدی‌گری می‌کنند. دولت‌ها باید شرایط را برای رونق اقتصادی فراهم کنند. ضلع بعدی این مثلث را جامعه می‌نامم که بخشی از آن را فضای آموزشی و مردم تشکیل می‌دهند. آن بخش مربوط به مردم، شامل خانواده است و کودک در دل خانواده تربیت می‌شود. اگر کودک در مسیر تربیت غلط قرار بگیرد به سمت خروجی غلط می‌رود. خانواده در الهام‌بخش بودن برای فرزندش نقش دارد. باید به کودک یاد بدهند مسیر خود را برود و شکست به معنی تلاش نکردن است. بزرگترین شکست آدم‌ها در تلاش و حرکت نکردن است و باید به بچه‌ها باورپذیری را بیاموزیم. از سوی دیگر، برخی مسوولیت‌های اجتماعی هم وجود دارد. یک سری افراد رشد کردند و حالا می‌خواهند دست افرادی دیگر را بگیرند که در قالب NGO ها و سرمایه‌گذار فعالیت می‌کنند. اینها مواردی است که در حوزه اجتماعی به آن نیاز داریم و می‌تواند پر رنگ‌تر شود. ضلع سوم مثلث توسعه پایدار را محیط‌زیست می‌نامیم و برای رسیدن به توسعه پایدار باید از محیط‌ زیست محافظت کنیم تا منابع مدیریت شود و هدر رفت نداشته باشد. مساحت کشور ما حدود ۲ میلیون کیلومتر مربع است و مردم را در چند استان جمع کردیم. استان‌هایی مثل تهران، خراسان، اصفهان و آذربایجان درست کردیم که محل تمرکز قدرت، تجارت و ثروت شده است. وقتی قدرت اقتصادی و سیاسی متمرکز می‌شود، ناکارآمدی سایر بخش‌های کشور به چشم می‌آید. حرکت از روستاها به سمت تهران شروع می‌شود و حاشیه‌نشینی توسعه پیدا می‌کند. چه دلیلی دارد مرکر پایتخت اقتصادی و سیاسی یکی شود. آنچه جامعه نیاز دارد، جهت‌گیری دانشگاه‌ها در جهت تربیت نیروهای ثروت‌آفرین و کارآفرین است. مراحل تربیت دانشجویان در دانشگاه‌ها بیشتر جنبه آموزش و پژوهش دارد. هر چند در حوزه مقاله سرآمد هستیم اما این مقالات هنوز تبدیل به ثروت نشده است. یکی از عناصر اصلی تربیت دانشجویان، سرمایه و دوم فناوری است که دانشجو در دانشگاه به دست می‌آورد. دانشگاه از این نظر باید شرایط را فراهم کند. در دل دانشگاه استنفورد، شرکت‌هایی تأسیس شدند که نزدیک به ۳.۶ دهم تریلیون دلار در سال درآمد دارند. اگر میان ۱۰۰ دانشگاه برتر جهان بخواهیم مقایسه‌ای در حوزه کارآفرینی انجام دهیم، باید بگویم ۷۱ درصد از این دانشگاه‌ها در حوزه خلق ثروت و در کشورهای آمریکا، ژاپن، فرانسه و کره‌جنوبی قرار دارند. رسالت دانشگاه، ثروت آفرینی، ایجاد شرایط و فرصت‌هایی برای نخبگانش است که به ثروت برسند. برای شکوفا شدن جوانان، دانشگاه‌ها باید تبدیل به مرکز پژوهش‌ها، خلاقیت و فناوری شوند تا پارک‌ها و شرکت‌های فناوری در آن‌ ثروت‌آفرینی کنند. نکته مثبت، حرکت کردن در حوزه استارتاپ‌ها است؛ هر چند سال گذشته را به خاطر نگاهی که به استارتاپ‌ها وجود دارد، سال مرگ‌شان اعلام کردند. *کارآفرین‌نیوز: توجه و رغبت به کارآفرینی، جوان‌ها را علاقه‌مند به این عرصه کرده است. آیا بسترهای لازم برای ورود جوانان و نسل جدید به عرصه کارآفرینی مهیا است؟ برای جذب حداکثری علاقه‌مندان به عرصه کارآفرینی چه باید کرد؟ *سرلتی: هر چند سال‌هاست کارآفرینی در کشور شروع شده اما هنوز در ابتدای راه مانده‌ایم. پلتفرم جا افتاده‌ای که جوانان را برای کارآفرینی هدایت می‌کند، همچنان جای کار بیشتری دارد. در این مسیر باید تجارب ارزنده کارآفرینی را برجسته کنیم. *حبیبی: برخی موانع پیش روی کارآفرینان وجود دارد و هنر کارآفرین این است که از این موانع بپرد اما واقعیت این است که دانشگاه‌ها باید به جوانان، مسیر و خط و مشی بدهند چون فرهیختگان در دانشگاه‌ها متمرکز شده‌اند و می‌توانند به دانشجویان ایده‌هایی برای حرکت به سمت کارآفرینی بدهند. در چند ماه اخیر با دانشجویان که حرف می‌زدم، مدام نگران وضعیت آینده پس از تحصیل‌شان بودند؛ اینکه قرار است چه شود. جامعه فرزند خود را به دانشگاه می‌سپارد که خروجی مناسبی داشته باشد. از این رو، جهت‌گیری دانشگاه باید به سمت و سویی برود که دانش‌آموختگان حین تحصیل بتوانند به خلاقیت و کارآفرینی فکر کنند و مجال قدم گذاشتن در این عرصه را بیابند تا در نهایت شغلی را خلق و شروع کنند. اگر می‌خواهیم کارآفرینی را توسعه دهیم باید این موضوع را جدی گرفته و به آن فکر کنیم. هم اکنون به پارادایم ناکارآمدی دانشگاه‌ها خورده‌ایم، البته به جز دانشگاه‌هایی که در برخی حرفه‌ها کارآمدی دارند اما چیزی دستگیر دانش‌آموختگان نمی‌شود. دانشگاه‌ها باید انسان‌های خلاق تربیت کنند؛ جامعه ما دکتری نمی‌خواهد و از سوی دیگر، دانشجویان شتاب دانش‌آموختگی دارند. دانشگاه مسیری برای بالندگی است اما باید محیط‌های صنعتی را ببینند و دانشگاه فقط معطوف به درس نباشد. تورهایی برای دانشجویان باید فراهم شود تا نقاط مختلف کشور را مشاهده کنند. هر کشور و حتی استان‌ها مزایای نسبی خود را دارد؛ ایران هم کشور پهناوری است و ثروت‌ها، منابع و آداب‌وسنن نهفته‌ای در خود دارد. همین الان ۶ درصد منابع معدنی دنیا در ایران است که همه اینها امکانات محسوب و باعث ایجاد مزیت‌های نسبی می‌شود. رها کردن دانشجویان بعد از پایان تحصیل، کار درستی نیست و مسیر کارآفرینی بسیارناهموار است. به موازات اینکه دانشگاه‌ها باید شرایط را فراهم کنند دولت هم اجازه دهد دانشجویان و دانش‌آموختگان به میدان بیایند. یکی از گرفتاری‌های بخش خصوصی که نفسش را گرفته، دخالت‌های دولت‌ها است و اجازه حرکت به آنها نمی‌دهد. شرکت‌های بزرگ در ایران به نوعی دانشگاه و محلی برای تربیت دانش‌آموختگان‌اند اما همه این شرکت‌ها در ایران محدود شده‌اند چون با آنها رقابت می‌شود و این خلاف مدل رایج در دنیا است. شرکت‌ها با بزرگ شدن، ثروت‌آفرین می‌شوند و شغل ایجاد می‌کنند. دولت باید به شکل گرفتن شرکت‌های خصوصی کمک و از شرکت‌های کوچک هم پشتیبانی کند. دولت به جای تصدی‌گری باید نقش حمایتی و تسهیل‌گری داشته باشد و مسیر را هموار کند. شرایط فعلی دانشگاه‌ها، دانش‌آموختگان را به سمت کارآفرینی نمی‌برد بلکه به سمت دلالی و کاسبی می‌کشاند. *زهرایی: دانشگاه صنعتی شریف از حدود ۲۰ سال پیش تاکنون اقداماتی در حوزه کارآفرینی آغاز کرد چرا که بر این باور بود باید از کسب و کارها حمایت کند. بنابراین، در محل دانشگاه که الان تحت عنوان ناحیه نوآوری شریف شناخته شده است، کارگاه‌های آموزشی دانشگاه را بازسازی و شرکت‌های دانش‌بنیان را مستقر کرد. جالب‌ترین قسمت این کار بزرگ، استقرار شرکت‌های خارج از دانشگاه در محل دانشگاه بود و این پارادایم را شریف شکست. ناحیه نوآوری شریف، بذری بود که آن سال کاشته شد چون برای این دانشگاه، شرکت‌های دانش‌بنیان مهم بودند نه درس دادن. سیستم اقتصادی کشور نمی‌تواند روی آموزش سرمایه‌گذاری کند و به همین دلیل بودجه دانشگاه‌ها کاهش چشمگیری دارد. مراکز آموزش عالی کشور در حال حاضر فقط توان پرداخت حقوق و دستمزد استادان را دارند و هیچ هزینه اضافه‌ای پرداخت نمی‌کنند. دانشگاه صنعتی شریف با یک سری طرح‌ها و برقراری ارتباط با صنعت سعی کرد بودجه خود را از طریق غیردولتی جذب و به عنوان موتور محرکه در کشور عمل کند. تعدادی از دانشگاه‌های کشور هم سعی کردند از ناحیه نوآوری شریف تقلید کنند که نتیجه آن راه‌اندازی پارک‌های علم و فناوری بود اما گامی را که دانشگاه شریف ۲۰ سال پیش برداشت، دانشگاه‌های دیگر به این راحتی نمی‌توانستند بردارند. با توجه به اقتصاد تحمیلی دولت، دانشگاه‌ها زمین‌گیر شده و در خطر هستد. اگر دانشگاه‌ها در خط کارآفرینی قرار نگیرند و از طریق ارتباط با صنعت، بودجه خود را تأمین نکنند به انتهای خط می رسند. اینکه گفته می‌شود همه اقدامات باید از بالا و توسط دولت صورت بگیرد، پارادایم غلطی است که اجازه حرکت به ما نمی‌دهد. همه ذهنیت ها این است که دولت باید چه کاری انجام بدهد. این در حالی است که کارآفرین باید جوانه بزند و به سمت دولت برود؛ در واقع این کارآفرین است که باید اکوسیستم دولت را تغییر بدهد، نه اینکه دولت برای کارآفرینی زمینه فراهم کند. ما باید کارآفرینی را ترویج کنیم چون کارآفرینان افرادی فرصت‌شناس، خلاق و نوآورند که روش‌های مدرن و جدید را می‌شناسند. به عقیده بنده، منشأ رشد کارآفرینی، استارتاپ‌ها هستند چون مستقل از فضای اقتصادی رشد می‌کنند و اقتصاد مستقل از سیستم دولت می‌تواند خود را توسعه دهد. *در کشور متاسفانه توسعه نامتوازن وجود دارد و برخی استان‌ها از توسعه جا مانده‌اند. اغلب این انتظار وجود داشته که دولت اشتغال‌زایی کند. در برخی مقاطع، اقداماتی مانند بنگاه‌های زودبازده و غیره نیز صورت گرفت و عملیاتی شد. با این حال اقدام خاصی به جز ارایه تسهیلات از جانب دولت‌های مختلف انجام نشد. به نظر شما آیا توسعه گفتمان، آموزش کارآفرینی و پرورش افراد کارآفرین در مناطق محروم کشور تا چه حد و چگونه می‌تواند به رفع محرومیت و توسعه‌نیافتگی آنها کمک کند؟ برای توسعه کارآفرینی در این مناطق چه کارهایی می‌توان انجام داد؟ *سرلتی: دست و بال کسی که می‌خواهد دور از فشار دولت‌ها در عرصه کارآفرینی قدم بردارد بسته است. رکود اقتصادی باعث می‌شود بنگاه‌های اقتصادی توان گسترش و سرمایه‌گذاری برای کار جدید نداشته باشند برای پیشرفت کارآفرین باید فضایی ایجاد شود تا بتواند چیزی را که می‌خواهد تولید کند. وقتی این زنجیره پیش نمی‌رود، کارآفرینی که به سرمایه‌گذاری، جذب نیرو و امید نیاز دارد تا تولید کند و بفروشد، با مشکل مواجه می‌شود. زمینه‌های سرمایه‌گذاری استان‌ها، منابع و نیروی انسانی کارآمدشان با هم فرق می‌کند. اگر ایجاد کارخانه در استانی مثل سیستان و بلوچستان به مدت زمان زیادی نیاز دارد، همان کارخانه از سال‌ها قبل در اصفهان ایجاد شده است. *حبیبی: بخش تولید و صنعت در کشور کارآمدی زیادی دارد. در کشور دارای ساختار تورمی، دلالی رونق بیشتری پیدا می‌کند و این تورم به مرور باعث کوچک‌تر شدن سرمایه کارآفرینان می‌شود. دولت‌ها باید مالکیت بخش خصوصی را به رسمیت بشناسند و قوانینی وجود داشته باشد که در خرید و فروش منفعت زیادی نصیب دولت‌ها نشود. اگر غیر از این باشد، رونق به سمت کاسبی می‌رود. این در حالی است که دولت می‌تواند ساز و کار ثروت آفرینی را تشویق کند. اگر بخواهیم به نسبت جمعیت بسنجیم، یک درصد اکوسیستم اقتصادی در ایران و ۹۹ درصد آن در سطح دنیا قرار دارد. پذیرش وصل شدن به تجارت جهانی، این گره را باز می‌کند، گره‌ای که چند سال بسته است. ما جریان مالی و ارتباط موثر با مراکز تحقیقات و توسعه دنیا نداریم و هنوز در زنجیره تنیده جهانی وارد نشده‌ایم. شبکه‌سازی رکن کار است و باید به درستی مدیریت شود. راه حل این است که مردم را آزاد بگذارند چرا که می‌دانند چه کار کنند چون بخش خصوصی را همین مردم تشکیل می‌دهند و دولت‌ها در این میان فقط تسهیل‌گری کنند. همه کارآفرینی را دوست دارند و به آن فکر می‌کنند، اما با دیدن موانع از آن منصرف می‌شوند؛ در حالی‌که دولت باید این موانع را برای ثروت‌آفرینی بردارند. همه این‌ها باعث می‌شود پتانسیل‌های منابع انسانی از بین برود. دانشگاه‌ها هم می‌دانند باید چکار کنند و دولت باید آنها را آزاد بگذارد چون می‌توانند با صنعت و کارآفرینان ارتباط برقرار کنند. مثالی است که می‌گویند اگر می‌خواهید فرمانده‌ای در جنگ شکست بخورد به او دستور بدهید. اقتصاد را باید محلی کنیم اما اکنون بیش از ۷۰ درصد اقتصاد کشور در تهران متمرکز است و نتیجه آن، زندگی مردم در خانه‌های متراژ پایین و ترافیک سنگین است. در سخت‌ترین شرایط هم باید تصمیم‌سازی کنیم و همه تلاش ما در کانون کارآفرینی این است که برای امیدوار کردن کارآفرینان تلاش کنیم. *زهرایی: اقتصاد شرکت‌ها باید از طریق شبکه‌های خودشان با هم مرتبط بشوند؛ شرکت‌ها با هم شبکه‌سازی کنند و برای از بین بردن موانع کسب و کار جبهه مقاومت تشکیل دهند. ۲ راه برای ایران وجود دارد: توسعه NGO ها یا تشکل‌های مدنی و توسعه تشکل‌های اقتصادی تا فضا را تغییر دهیم. اقتصاد نفتی، تمرکز سیاسی و اقتصادی به دنبال دارد به این معنا که تصمیم‌گیری‌ها را به مرکز منتقل می‌کند چون پول نفت از دولت می‌آید. در سیستم‌های توتالیتر، تمرکز و تصمیم‌گیری در مرکز می‌آید و استان‌ها در بیرون از بروکراسی قرار می‌گیرند. در نتیجه استان‌ها نمی‌توانند تصمیم بگیرند. اگر سیستم رانتی نفت حذف شود شرایط کارآفرینی هم در استان‌هایی مانند سیستان و بلوچستان یا خوزستان فراهم خواهد شد. از سوی دیگر، سیاست آمایش سرزمینی در ایران وجود ندارد، بنابراین باید تمرکززدایی کنیم و صنعت را در مراکز مرزی صنعت توسعه دهیم.

اتمام خبر


CAPTCHA